Monday، ۸ Bahman ۱۴۰۳
عبارت "صخره شیشهای" (Glass Cliff) به یک پدیده اجتماعی و مدیریتی اشاره دارد که معمولاً در سازمانها و محیطهای کاری دیده میشود. این پدیده زمانی رخ میدهد که زنان یا گروههای اقلیت، به ویژه در شرایط بحرانی یا چالشهای بزرگ، به سمت موقعیتهای رهبری منصوب میشوند. در این شرایط، خطرات و فشارهایی که بر آنها وارد میشود، بیشتر از موقعیتهای مشابه برای رهبران مرد است. اصطلاح "صخره شیشهای" به طور خاص اشاره به موقعیتهایی دارد که ریسک و چالشهای زیادی در آن وجود دارد و فرد جدید مسئولیتهایی سنگین و دشوار را بر عهده میگیرد، ولی در عین حال، به دلیل موقعیت شفاف و آشکاری که دارد، احتمال شکست او بیشتر به چشم میآید.
فرصتها:
افزایش تنوع در رهبری: قرار گرفتن افراد از گروههای مختلف (به ویژه زنان و اقلیتها) در موقعیتهای رهبری میتواند تنوع را در تصمیمگیریها افزایش دهد و دیدگاهها و رویکردهای جدیدتری در مدیریت به وجود آورد. این میتواند منجر به نوآوری و تغییرات مثبت در سازمانها شود.
فرصت برای اثبات توانمندیها: زنان یا اقلیتها که در چنین موقعیتهای دشوار قرار میگیرند، ممکن است فرصتهای بیشتری برای اثبات توانمندیهای خود و نشان دادن قدرت رهبری و مدیریتشان پیدا کنند. این میتواند در نهایت منجر به بهبود وضعیت شغلی و افزایش اعتماد به نفس در محیط کار شود.
تغییرات فرهنگی و اجتماعی: استفاده از این فرصتها میتواند به تحولات فرهنگی و اجتماعی در سازمانها کمک کند و موجب شکستن سقف شیشهای شود. این امر میتواند به پذیرش و حمایت بیشتر از تنوع در سطوح رهبری منجر گردد و به ایجاد فرهنگ سازمانی متنوعتر و شفافتر کمک کند.
تهدیدها:
افزایش فشار و ریسک شکست: افراد منصوب به موقعیتهای رهبری در شرایط بحرانی معمولاً با فشار بیشتری روبهرو هستند. در چنین شرایطی، اگر شکست رخ دهد، معمولاً همه انگشت اتهام به سمت فرد رهبری میرود. این میتواند منجر به از دست دادن اعتماد عمومی و کاهش شانسهای پیشرفت در آینده شود.
محدودیت منابع و حمایتها: در بسیاری از موارد، افرادی که در شرایط "صخره شیشهای" منصوب میشوند، ممکن است منابع یا حمایتهای کافی از سوی سازمان یا جامعه نداشته باشند. این امر میتواند مانع از موفقیت آنها در حل مشکلات و چالشها شود و موجب شکست آنها گردد.
افزایش استرس و اضطراب: افرادی که در موقعیتهای دشوار قرار میگیرند، ممکن است با استرس و اضطراب زیادی روبهرو شوند. در نتیجه، این فشارهای روانی میتواند تأثیر منفی بر تصمیمگیریها و عملکرد فردی آنها داشته باشد و منجر به کاهش کارایی شود.
پایین آمدن اعتبار در صورت شکست: شکست در چنین موقعیتهای دشوار میتواند به این معنا باشد که توانمندیهای آن فرد مورد سوال قرار گیرد. این مسئله میتواند باعث کاهش فرصتهای شغلی و کاری آن فرد در آینده شود و به پیشرفتهای حرفهای او آسیب وارد کند.
نتیجهگیری:
ارتقا از طریق صخره شیشهای هم میتواند فرصتهایی برای اثبات توانمندیها و تغییرات اجتماعی مثبت ایجاد کند و هم با چالشهای بسیاری همراه باشد که ریسکهای زیادی در پی دارد. در نهایت، این پدیده به نوعی نشاندهنده شرایط نابرابر و گاهی غیرعادلانه در مسیرهای شغلی است که نیاز به توجه و اصلاح دارد. موفقیت در چنین موقعیتهایی به شدت به حمایت سازمانی، منابع موجود، و نحوه مدیریت بحرانها بستگی دارد.